پس از معرفي مختصر و آشنايي با نشريه كُهرنگ در اينجا در طي سلسله مطالبي به معرفي مقالات و مطالب نوشته شده در اين نشريه خواهيم پرداخت، به همين منظور از آخرين شماره‌هاي اين مجله يعني شماره‌هاي 20(آبان و آذر 1388) و شماره 21(بهار 1389) سال پنجم شروع كرده و در مراحل بعدي شماره‌هاي پيشين نيز معرفي خواهند شد، اميد است مورد قبول علاقمندان به فرهنگ بختياري واقع شود.

بخش اول: معرفي عناوين و مقالات شماره 20 نشريه كُهرنگ:

كُهرنگ (ويژه‌ي تاريخ و فرهنگ بختياري)سال پنجم، شماره 20 آبان و آذر 1388 (قيمت 1000 تومان).

اين نشريه در 52 صفحه و داراي عكس‌هاي بر روي جلد (پل زمان‌خان سامان) و پشت جلد از روستاي شگفت‌انگيز سرآقاسيد است. در اين شماره پس از سخن سردبير (اقبال صالحي) و گزارشي از نشست شاعران و نويسندگان بختياري در اصفهان(جمعه 15/8/1388) آورده شده است. در يك تقسيم‌بندي موضوعي مطالب مندرج شامل سه بخش تاريخ ايران و بختياري؛ شعر و شاعران بختياري؛ فرهنگ، هنر و جامعه بختياري است و هركدام شامل مطالب مرتبط با اين تقسيم‌بندي است كه به ترتيب عبارتند از:

تاريخ ايران و بختياري

  تحليلي ديگر از شركت بختياري‌ها در مشروطه، قسمت دوم (ص6) و پاياني نوشته‌ي فاطمه قربان‌پور و ابراهيم كياني مهر، مطالب برگزيده مقاله: «گره خوردن روابط اقتصادي بختياري‌ها و انگليسي‌ها باعث ارتباط تنگاتنگ آنان گرديد و انگلستان به دنبال آن شروع به مداخلات درون ايلي نمود و با سياست تفرقه بينداز و حكومت كن بختياري‌ها را كنترل مي‌كرد». «علي‌قلي‌خان سردار اسعد بختياري داراي هوش و ذكاوت فوق‌العاده‌اي بود كه او را از ساير خانزادگان متمايز مي‌ساخت». «موقعيت جغرافياي منحصر به فرد بختياري با كوه‌هاي سر به فلك كشيده و راه‌هاي صعب‌العبور از آن يك منطقه ممتاز ساخته بود كه كنترل و اعمال قدرت در آن توسط حكومت مركزي به راحتي مقدور نبود».

 نقش مجاهدان اصفهان و بختياري در انقلاب مشروطه(ص 12) نوشته‌ي ناصر حسيني مُنجزي و تارا سيفي. مطالب برگزيده مقاله: «تاريخ خاطره مشترك يك ملت است و هر انقلاب حادثه‌اي است در قلبِ تاريخ. مشروطه در تاريخ ما بام بلندي است كه مردم بر آن ايستاده‌اند و هويت خود را به جهانيان اعلام كردند و هر كسي در برابر اين هويت ايستاد، ناچار به عقب‌نشيني شد».

 اسناد بختياري: فروش اجباري املاك خوانين(18) نوشته‌ي دكتر غفار پور بختيار.

 شعر و شاعران بختياري:

پژمان بختياري التصاق هنر با سپر(22) نوشته‌ي محمد نوروزي؛ دشتك ديار پژمان(شاعر قهرمان محمدي)/ ليوه‌گري هم دل ايخو(شاعر افراسياب حيدري نژاد)(ص 25)؛ برف به گرمسير(26) (شاعرحيات‌قلي فرخ‌منش)؛ خداحافظ كارون(ص28) (شاعر رامين يوسفي).

 فرهنگ، هنر و جامعه بختياري

 ازدواج در قوم بختياري(ص30) نوشته‌ي غلام‌حسن آتش آب‌پرور؛  بررسي و شناخت اشعار و ترانه‌هاي عاميانه‌ي بختياري/ بخش نخست ترانه‌هاي كودكانه بختياري(ص33) نوشته‌ي علي حسين‌پور. مطالب برگزيده مقاله«ترانه‌ها از دل‌انگيزترين و پر احساس‌ترين گونه‌هاي ادبيات عاميانه به شمار رفته و زيباترين و دل‌نوازترين عواطف انساني و مضامين زندگي توده‌ي مردم را بيان مي‌كنند». بختياري‌ها در دوره‌ي قاجار به زبان‌شناس روسي درباره‌ي اهمیت اشعار و ترانه‌هاي عاميانه‌ي خود چنين گفته‌اند:«...ما بختياري‌ها درياي مواجي هستيم كه تصنيفات و آوازهاي ما تمام نشدني است. اگر آنچه را كه حاليه موجود و از اجداد به ما رسيده با آنچه جديداً ساخته مي‌شود جمع‌آوري كنيم چندين برابر شاهنامه فردوسي خواهد شد».

نقش و جايگاه طبيعت در زندگي بختياري‌ها(ص38) هژير كياني(نشريه اينترنتي لور). مطالب برگزيده مقاله:«بختياري‌ها صداقت و سادگي خود را از زلال چشمه‌ساران آب‌هاي روان و پاك مي‌آموزند، آزادمردي و آزادي و البته عصيان‌گري خويش را از كوهستان‌ها و خشم كارون و زنده‌رود پر خروش مي‌آموزد. شيرين گفتاري خود را از رنگارنگي زيباي گلستان‌ها و گلزارهاي دشت‌ها و كوه‌ها و سبزه‌زاران مي‌آموزد و سخاوت‌مندي و دريا دلي خود را از سخاوت بي‌پايان اين طبيعت مهربان مي‌آموزد».

شهروندان و نظام اجرايي شهر(ص42) نوشته‌ي پريسا خليفه‌زاده. قوم سوار بر باد(ص43) نوشته‌ي هويار مؤيدي. به ياد استاد معين‌الكُتاب(ص45). قاليچه‌ي بختياري(ص 46) نوشته سودابه زنگنه.

نقد و بررسي كتاب بختياري و تحول زمان تأليف موسي حاجت‌پور(ص 47) نوشته‌ي باقر نعمتيان

كوتاه و خواندني(ص48) شب چله در بختياري نوشته سياوش محمدي ليري.

و در صفحات پاياني كتاب ضمن آوردن برخي اخبار و رويداهاي فرهنگي به بررسي مطالب برخي نامه‌هاي ارسال شده به دفتر نشريه و پاسخ به نامه‌ها است. لازم به ذكر است عكس‌هاي جالبي متناسب با موضوع مقالات و نوشته‌ها در اين نشريه وجود دارد كه به ارزش اين نشريه بيشتر مي‌افزايد. عكس‌هاي اين شماره از استاد حسن مقيمي، هوشنگ فرجي‌فر، ملك‌شاه ابدالي، توكل صالحي و محمد حبيبيان شجاعي مي‌باشد.